ده فرمان دعای پدر - نسخه الکترونیکی
نویسنده در این کتاب اهمیت بسزای ده فرمان خدا را برای
زندگی انسان، به عنوان یک کمک در سیر رویدادهای روزمره
او نمایان میکند و علاوه بر آن این نوشتار خط مشی مطمئن برای تمامی هستی
و حتی بعد از مرگ زمینی او میباشد.
تفسیر «دعای پدر» به انسان جوینده کمک میکند تا بتواند با این «کلید بسوی فرمانروایی الهی»، به ژرفای اهمّیت آن برای بشریت پی برده و بوسیلهی آن رسالت مسیح را بدرستی درک کند.
در مورد آبدروشین بیشتر بخوانید:
فرمان اول:
من سرورم، خدای تو!
تو نباید در کنار من خدایان دیگری داشته باشی!
هر کس بتواند این کلمات را بدرستی بخواند، یقیناً داوری دربارهٴ خیلی ها را، که به این شریفترین فرمان توجهی ندارند، بچشم خواهد دید.
«تو نباید خدایان دیگری داشته باشی!»
بسی فردی پیش خود این کلمت را بسیار ناچیز میشمارد. او آنرا برای خود سهل نموده است! لابد در بین بت پرستان در مرحلهٴ اول به آن انسانهایی فکر میکند که در برابر مجسمه های چوبی که هر کدامشان خدای بخصوصی را به نمایش میگذارند، زانو میزنند، و شاید در میان آنها به فکر به شیطان پرستان و یا گمراهان دیگری از این قبیل فکر کند و حَد اقل نسبت به آنها دلسوزی نمایند، ولی بخودش فکر نمی کند.
یک بار هم به خودتان توجه کنید و خود را آزمایش نمائید که آیا شما هم احتمالاً به آنها تعلق داشته باشید!
یکی صاحب فرزندیست، که واقعاً بیش از هر چیز به او تعلق خاطر دارد و برای خاطر او حاضر به هر گونه فداکاریست، بطوری که همهٴ چیزهای دیگر را فراموش میکند. دیگری لذایذ زندگی زمینی را بالاتر از هر چیز دیگر میداند و چنان علاقمند به آن میگردد، که اگر از او خواسته شود به سببی از آن لذایذ چشم پوشی کند، حتی با تصمیم قاطع نیز قادر به انجام آن نخواهد شد. سومی پول را دوست دارد، چهارمی قدرت، پنجمی زنی را و دیگری امتیازات زمینی را و همه باز دوباره در آخر فقط….خود را!
این یک بت پرستی واقعیست. فرمان اول در آن مورد به انسان هشدار میدهد! آنرا منع میکند! و وای بحال کسی که از آن دقیقاً پیروی ننماید!
جزای سریع این تخلف اینست که وقتی چنین انسانی به سرای باقی به عالم عنصرلطیف می پیوندد، مجبور است پیوسته به زمین پای بند بماند. اما در حقیقت او فقط در اثر تمایل به چیزی زمینی، خودش را به زمین پای بند کرده است! او بدینوسیله از ادامهٴ صعود ببالا منع میشود و زمان در اختیار گذاشته اش را از دست میدهد و با این خطر روبرو میگردد، که بموقع از سرای عنصرلطیف خارج نشود و بسوی سرای نورِ ارواحِ آزاد روانه نگردد!
سپس او در جریان متلاشی شدن و تجزیه تمام عناصر قرار میگیرد، عناصری که ناپاکی ها را تصفیه کرده و آنها را برای بپا خیزی تازه ای آماده میسازد. ولی این برای روان آدمی، مرگ روحی و از بین رفتن همه چیزهائیست که شخص او از آنها آگاه شده، که منجر به انهدام قالب و نام اوست، برای ابد!
پیروی از فرمان اول انسان را از این پیش آمد وحشتناک محافظت مینماید! این فرمان محترم ترین دستورات است و برای بشر جزء واجب ترین دستورات نیز باقی خواهد ماند! انسان متأسفانه پیوسته به تمایلی گرایش پیدا میکند و خود را خیلی بسهولت تسلیم آن مینماید و عاقبت هم بنده و برده آن میگردد! اما آنچه را او به آن متمایل میشود، بصورت گوسالهٴ طلائی در آورده، در بالاترین مقام جایش میدهد. آنرا بصورت بُت و معبود خود انگاشته و برابر با خدای خود میداند و حتی اغلب بالاتر از او قرارش میدهد!
اینگونه «تمایلات» متأسفانه بسیار زیادند. آنها را انسان برای خود بوجود آورده و بدون اینکه غمی بخود راه دهد، همه را جزء خصائل خود نموده است. این وابستگی ها همانطور که یادآور شدم، تمایل به چیزیست زمینی و طبیعی است که از این جمله فراوان یافت میشود.
اما هر کس که چنین وابستگی در خود بوجود آورد، همانطور که مفهوم خود کلمه حاکی از آنست، به آن «وابسته» میشود و چنانچه به سرای باقی برای ادامهٴ توسعهٴ خود رخت بندد، بطوری باین عنصرخشن وابسته است، که نمیتواند به آسانی خود را از آن رها کند و در نتیجه مانعی میباشد که او را باز میدارد! و این را هم میتوان یک نفرین نامید، که پیوسته سر بار اوست. در هر حال به هر نوعی که این کلمه بیان شود، روند آن یکسان است.
اگر شخصی در زندگی زمینی خداوند را مافوق هر چیز بداند، نه به ظاهر و یا فقط بطور لفظی، بلکه با احساسی روحی، با خلوص نيّت و صداقت، با عشقی توأم با احترام، که او را مانند یک تمایل وابسته سازد، بدینسان در اثر این وابستگی بوسیلهٴ همان تأثیر او هنگامی که به سرای باقی برود، بلافاصله ببالا صعود خواهد کرد؛ زیرا او عشق و احترام به خداوند را همراه خود میبرد، این عشق او را نگه داشته و سرانجام او را به بهشت برین رهبری میکند، به محل اقامت پاکان، ارواحِ از همهٴ پلیدی ها آزاد شده ایکه وابستگی شان آنها را بسوی نور حقیقت خداوند هدایت مینماید!
از این رو با تعّصب در پی انجام این فرمان باشید. باین وسیله از بند بسیاری از قضا و قدر های بدخیم رها میشوید و مصون خواهید ماند
ISBN | 978-3-87860-852-3 |
---|---|
Szerző | آبدروشین |
Formátum | .pdf (بدون حفاظت از کپی / DRM) |
Nyelv | فارسی |
Szállítási idő | Sofort nach Zahlung verfügbar |